چجوری اومدی تو دلم ؟
سلام جوجم خوبی ؟ مامانی که سرما خورده خیلی مریضه داشتم یه تاپیک میزدم تو نینی سایت واسه اینکه مامانا بیان خاطره هاشونو تعریف کنن که چجوری فهمیدن نینی اومده تو دلشون که یهو یادم اومد واسه تو تعریف نکردم کامل . مامانی جونم كلاسهاي نجات غريقم شروع شده بودو منم واسه اينكه پري نشم شروع كردم قرص خوردن تا اينكه كلاسا تموم شدو قرص و ول كردم هرچي منتظر شدم ديدم پري نميشم ده روز گذشت و يه شب لالا بودم بابایی طبق معمول اشپزي راه انداخته بود و من ازبوي غذا با يه ضعف شديدي از خواب بيدار شدم يه حسي بود كه تاحالا نداشتم ويه خورده شك كردم تا فرداش كه رفتيم بيرون اومديم خونه لباسامو داشتم در مياوردم كه يهو ياد اين افتادم كه يه بيبي چك از قديم...
نویسنده :
mumy
19:59