سرما خوردگی و تب و درد لثه و بیقراری و اصن یه وضی
وای که این چند روز چقدر اذیت شدی
چند شب پیش رفتیم عیادت عمو اخه تصادف کرده و اونجا خیلی شلوغ بوود و بغل همه یه دور چلونده شدی و سرما خوردی
خوووووووو لامصبا چه کاریهههههههه نمیشه محبتتونو یه جور دیگه نشون بدین نه با ماچ
خلاصه اینکه تب کردی 39/3 درجه و مثل گلوله اتیش بودی تا صبح پاشویت کردم تا خوب شدی الانم دارو داری میخوری و لثه هاتم درد میکنه و همششششششششششششششش گریه میکنی و بهونه میگیری
امیدوارم هر چه زودتر این دندونات در بیاد تا راحت شی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی