سونوگرافی
از دیشب تکون نخوردی تا امروز عصر
دیگه نشستم یه دل سیر گریه کردم دلم نمیخواست نه برم دکتر نه ماما حالم دیگه بهم میخوره از همه
تصمیم گرفتم برم سونو زنگ زدم ساعت سه و نیم گفت همین الان بیا خوشحال شدم بابایی اومد دنبالمون
دکتر سونو قبلی رو که دید گفت بچه جا خوش کرده ! از تاریخ رد شده
من دراز کشیدم و دوباره چشمم به اون مانیتور بود و هیچی حالیم نمیشد طبق معمول .
همش نگران بودم که چی میخواد بگه و ترسیده بودم
تا اینکه دکتر میگفت و منشی تایپ میکرد
سن: ٤١ هفته و پنج روز
وضعیت :سفالیک
وزن :٤٢٠٠
تاریخ زایمان :١٠ مرداد!!!
ضربان قلب :١٣٠ و نرمال
مایع دورت هم پایینترین حد نرمال بود یعنی یه کوچولو کم شده بود ولی گفت خوبه و
تا بیست مرداد وقت دارم اگه نیایی باید یا برم القای مصنوعی یا سزارین
پیر شدم !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی