آرمین جونی آرمین جونی ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

❤ پسمل مامی ❤

یه مامان بی تجربه و تنها

1391/6/3 22:41
نویسنده : mumy
1,015 بازدید
اشتراک گذاری

وای که چقدر این روزها سخته سخت تر از ویار سخت تر از سنگینیها سخت تر از زایمان!

نمیدونم به کدوم کارم برسم به تو به خونه به غذا به بخیه های باز شدم خدایا تو میدونی چی میکشم فقط

نمیدنم چجوری شیرت بدم چجوری پاتو بشورم چجوری عوضت کنم چجوری اروغتو بگیرم

نمیدونم با دل دردات چیکار کنم نمیدونم اسهالی یا نه حالت خوبه یا نه اخهاینقدر زور میزنی که کبود میشی قطره هم روت تاثیری نداره

بیچاره بابایی خیلی کمک میکنه بهم ولی اونم بیتجربه هست

خدایا خودت این روزهای سخت رو تموم کن خودت نگهدار پسرم باش

بریدم دیگه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

شقایق.مامان حباب
3 شهریور 91 23:14
عزیزم انقدر سخت نگیر یادت نیست چقدر روز شماری این روزارو میکردی؟ سعی کن از یکی کمک بگیری
مامی درسا
4 شهریور 91 3:41
عزیزم مگه مامانت پیشت نیست؟؟؟ یا کسی نیست که از تجربش استفاده کنی؟؟ الهی بمیرم برات. سعی کن به خدا توکل داشته باشی
وروجک مـــــــــــــــــــــــا
4 شهریور 91 18:31
سلام مامانی خوبی؟ آرمین جون خوبه؟ این قدر نگران نباش عزیزم مگه همه ما ها که بچه ی اولمونه تجربه داریم؟ مامان منم 10 روز بود بعد رفت موندم خودم میدونم خیلی سخته ولی یواش یواش راه میافتی هر سوالی که داری بپرس شاید بلد بودیم بهت کمک کردیم ما یه چند روزی تجربمون بیشتره برای شستنش من بعد هر بار پی پی فقط میشورمش آروغ زدن هم بعد شیر خوردن چند دقیقه به حالت نشسته رو پات نگه دار تا شیر کامل وارد معده بشه بعدش بزارش رو شونه ات و با دستت آروم ضربه بزن پشتش راحتتر آروغ میزنه اسهال هم نترس پی پی نی نی ها یکم شل و بلغمیه طبیعیه
وروجک مـــــــــــــــــــــــا
5 شهریور 91 13:47
برای گردنش من پودر بچه زدم خوب شد بدنش هم پوسته پوسته شدنش طبیعیه اصلا یه لایه پوستشون میریزه لباس هم من یه بلیز و شلوار بدون کلاه باد کولر مستقیم نباشه من دریچه هاشم طوری تنظیم کردم کمتر باد بهش بخوره و روشن میگنم کولر آخه خیلی گرمه
وروجک مـــــــــــــــــــــــا
5 شهریور 91 13:54
نترس شوهر من این قدر بد بچه بغل میکنه کلا خیلی اذیتش میکنه هر چی هم میگم باز کار خودش رو میکنه فکر کنم بچه بیچاره عادت کرده هههههه
مامان آویسا
5 شهریور 91 16:22
عزیز دلم ایقدر خودتو اذیت نکن بریدم یعنی چی همین اولی نگران نباش ما هم اینجوری هستیم زود می گزره من هنوز هم شاید ظرفهای نشسته ام چند روز می مونه یا خونه ام حسابی گثیف میشه تا تمیزش می کنم خانومی هم همیشه بعد از پی پی نمی شورم روزی یه بار یا خیلی خراب کاری کرده باشه فقط با دستمال مرطوب تمیزش می کنم پی پی آویسا کوچولو هم شله خاصیت شیر مادره نگران نباش عزیزم
مامان دخملی
5 شهریور 91 22:32
سلام ای جونم عزیز دلم همه همین طور هستن سر بچه اول . پریناز هم وقتی به خودش میپیچه قرمز میشه . واسه دل درد من بهش قطره دایمیتن میدم الان 9 قطره بهش میدم دوست گلم بالاخره یاد میگیری غصه نخور
mamane Ali
7 شهریور 91 16:33
سلام مامانی .. چرا اینقدر نا امیدی؟؟؟ قربونت برم منم همه ی این سختیا رو کشیدم تازه بیشتر چون علی تا 20 روزگی زردی داشت و 4 روز تو بیمارستان بودم و دست تنها ! ایتقدر بیخوابی و سردرد کشیدم که نگو ! به خدا منم بی تجربه بودم و هیچی بلد نبودم تازه من 21 سالم بود وقتی علی به دنیا اومد، به خدا همیشه خدارو برای داشتن علی شکر میکردم و از داشتنش خوشحال بودم با تمام سختیا .. تازه بایای علی هم اصلا کمک نمیکرد به خداااااااااااااااااا ! الان که علی بزرگ شده و شیرین بازی درمیاره نگهش میداره ! اینقدر به خودن تلقین نکن که افسرده ای ! آخه اروغ گرفتن مگه کاری داره ؟ نمیدونم چرا همه ی این کارا رو برای خودت غول کردی ؟! شبر دادن و پا شستن مگه کاری داره ؟! خداروشکر کن که نینیت سالمه و ماشالله درشته و مریض نیست ! کارای خونه هم اصلا مهم نیست! مهم اینه که به خودت و نینیت برسی ! هیچ کس هم به خاطر باز شدن بخیه هاش نمرده ! من به 10 روزم رسیده که کارای خونه رو انجام ندادم و خیلی های دیگه هم همینجوری هستن !
مامان هانا
8 شهریور 91 12:11
سلام مامی جون: هر چی سخت بگیری سخت تر هم می شه و نی نیت کاملا کلافگی ات رو احساس می کنه.نی نی های ما دقیقا تو یک روز بدنیا اومدن.یه کم به خودت آرامش بده و آسوده خاطر باش.رفتارهای آرمین جون رو شناسایی کن.مثلا من می دونم که هانا حدودا روزی 6 ساعت بیداره که 2 ساعتش صبح هاست 2 ساعت غروب و 2 ساعت هم حدودای 11 شب به بعد.پس ساعات شیردهی رو ظوری تنظیم کردم که در مواقع بیداریش بیشتر بخوره و نیمه شب فقط 2 بار بیدار می شم ساعت 3 و 5.5 صبح.که اونم ساعت کوک می کنم.هر وقت بچه ام خوابه سعی دارم به کارام برسم یا بخوابم.منم دست تنها هستم و مامانم رفت.تازه یک روز در میان حموم هم می برمش.به خدا فقط یه برنامه ریزی لازم داری.ضمنا شستن بچه کار خوبیه چون پی پی و ادرار اسید دارن و پای بچه می سوزه.از پودر بچه به هیچ وجه استفاده نکن چون آسم و الرژی میاره.از کرم کالاندولا استفاده کن .نگران هیچی نباش
سپید
7 آبان 91 17:21
سلام عزیز دلم.
منم مثل تو بودم...5 روز اول کمک داشتم...بقیشو تنها بودم....درکت میکنم خیلی سخته. ولی ما قوی تر از این حرفاییم..مگه نه؟ خدا خودش قدرت تحملشو میده.
نگران نباش...


اره دیگه عادت کردم...