آرمین جونی آرمین جونی ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

❤ پسمل مامی ❤

ششمین مروارید

چند روزیه که دندون ششمت هم جوونه زده ماشاالله به این سرعتتتتتتتت مامی یکمی هم بداخلاق شدی بخاطرش پ.ن همین الان که دارم اینو مینویسم هم یاد گرفتی در فریزرو که مدتها بود تو کفش بودی باز کنی! ...
17 تير 1392

شیرین تر از این نیست !

وای که چه لذتی دارد که فرزندت اسمت را صدا کند ان هم نصفه و نیمه دنبالم می اید و میگوید "گی دا" (اسم دومم گیلدا) دا را میکشد "گی دآآآآآ" و دریغ از یک مامان گفتن با خنده همیشه مامان را در حالت گریه میگوید وروجک
17 تير 1392

اولین قدم

پسر خوشگل مامان امشب اولین قدمشو برداشت  امشب وقتی پامو گرفته بودی  و ایستاده بودی یهو دستتو ول کردی و یه قدم برداشتی و افتادی خیلی خوشحال شدم اصلا نمیتونم تا لحظه راه رفتنت صبر کنم عاشقتم ...
11 تير 1392

پنجمین مروارید

عشقم امروز صبح داشتم دندوناتو نگاه میکردم که دیدم پنجمین دندون خوشگلت جوونه زده و کلییییییییییییی ذوق کردمممممم راستی قطره اهن دندوناتو سیاه کرده کلی ناراحتمممممم خدا کنه پاک شه اینم اون دندون خوشملی که داره در میاد   ...
27 خرداد 1392

پسرم دو رقمی شد❤

.: آرمین جون تا این لحظه ، 10 ماه و 0 روز و 0 ساعت و 7 دقیقه و 16 ثانیه سن دارد :. عاشقتم دلم میخواد ساعت وایسه تا من اونقدر وقت داشته باشم که از این روزها لذت ببرم حیف که مشکلات لعنتی نمیزاره حیف! از شیطونیاتم هر چی بگم کم گفتم جدیدا چند ثانیه می ایستی روروکتو میگیری و راه میری خیلی علاقه داری راه بری و تازه غریبی کردن یاد گرفتی و بغل کسی نمیری! راستی دارم همش برای تولدت نقشه میکشم خیلی هیجان دارم ...
20 خرداد 1392

و باز هم مریضی

پسرک مامان باز مریض شدی اون هم دو تا مریضی با هم مسمومیت و سرما خوردگی مامان بمیره برات 3 تا امپول بهت زدن تا بهتر شدی اما اسهالت هنوز خوب نشده و بازامروز میریم دکتر به نظرم خیلی لاغر شدی اخه هیچی نمیخوری امیدوارم زود خوب شی دوستای عزیزم شرمنده که بهتون سر نزدم اخه یه مدت نتم قطع بود الان هم درگیر مریضی ارمینم اولین فرصت بهتون سر میزنم بوس
4 خرداد 1392

پسر 9 ماه ی من ❤

عشق من 9 ماهگیت مبارک مثل یه چشم بهم زدن داره میگذره و تو روز به روز بزرگ تر میشی کاش میشد از این روزها نهایت لذت رو ببرم میدونم یه روز خیلییییییی دلم برای الان تنگ میشه! کارها و حرف هایی که این ماه یاد گرفتی تعقیب و گریز رو زانوهات میشینی وقتی ما با لباس بیرون باشیم گریه میکنی واسه بیرون رفتن "دادا" گفتن یاد گرفتی فک کنم دلت داداش میخواد خخخخ عاشق تاب تاب شدی ...
19 ارديبهشت 1392