آرمین جونی آرمین جونی ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

❤ پسمل مامی ❤

یه مامان بی نت !

سلام به همه دوستای گلم یه مدت بی نت هستم پرت نتمون الکی یهو جمع شده به زودی اوکی میشه حدود یه هفته دیگه دلم برا همتون تنگ شدن ببخشید نشد سر بزنم بوووووس
18 ارديبهشت 1392

جشن دندونی

سلام عشقم بلاخره فرصت کردم واست جشن بگیرم البته خیلی مختصر بود و فقط خودمون بودیم منتظرم واسه تولدت بترکونم ایشالا بقیه در ادامه مطلب... آش ها کیک ژله و الویه         ...
23 فروردين 1392

آرمین کپلیه 8 ماهه ی من ❤

.: آرمین جان تا این لحظه ، 8 ماه و 1 روز و 10 ساعت و 26 دقیقه و 56 ثانیه سن دارد :. وای که چقدر شیرین و شیطون شدی مامان هر روز خوشمزه تر میشی و خوردنی تر کارایی که تو این ماه یاد گرفتی و اتفاقها یی که تو این ماه افتاد : چهار دست و پا رفتی دستتو میگیری به همه چیزو بلند میشی می ایستی مامانو کچل کردی اخه همش میخوای باهات بازی کنم دندون در آوردی هر چی بخوای فورا باید در اختیارت باشه وگرنه مامانو کچل میکنی نون، تخم مرغ ،کره رو تست کردم با کلی ترس و لرز (بخاطر حساسیتت) خدا رو شکر که اتفاقی نیافتاد و حساسیت به گندم نداشتی عاشق بیرون رفتن شدی و خلاصه مردی شدی ورودت به 9 ماهگی مبارک عاشقتم ...
23 فروردين 1392

اولین 13 بدر

امسال رفتیم همونجایی که پارسال تو دلم بودی عکس گرفته بودم با هم عکس گرفتیم :-* ...
14 فروردين 1392

دومین مروارید

خوشگل من دومین دندون خوشگلتم در اومد کناریه همونی که برات علامت زدم یعنی الان ٢ تا دندون پایین داری خرگوشی جونمممممممم وقتی اب میخوری دندونات میخوره به لیوان و من ذوق مرگ میشم عشقققققققققققققققق میکنم ولی هر کاری میکنم نمیزاریی ببینمشون یا عکس بگیرم عاشقتم
11 فروردين 1392

اولین عکس 4×3

چند وقت پیش دلم خواست ازت عکس 4×3 بگیرم بردمت عکاسی ولی مثل همیشه کارا بر عکس بود و نمیخندیدی و تعجب کرده بودی هر کاری کردیم نخندیدی اخرم عکست با تعجب شد خخخخخخخ ...
8 فروردين 1392

رویش اولین مروارید و چهار دست و پارفتن

امروز ظهر بود که یهو دیدم دندون خوشملت جوونه زده کلی ذوق کردم زنگ زدم به بابایی هم گفتم هر کاری کردم نزاشتی عکس بگیرم ازش کاش زودتر بیاد بیروووووووون خیلی خوشمل میشییییییی دارم تدارک جشن میبینم واست اگه خدا بخواد اونی که علامت زدم داره در میاد   راستی از روز عید هم داری چهار دست و پا میری و هر جا دلت بخواد میری و شیطونی میکنی و بهم میریزی. خلاصه که مرد شدی مامان جون ...
5 فروردين 1392